نهاوند شهر تاریخ


 

     
در اللباب آمده است : نهاوند شهری است از بلاد جبل ، گویند آن را نوح ( ع ) بنا کرده است و نام آن « نوح آوند » بوده است پس « حاء » را به « ها » بدل کردند .



در کتاب « انجمن آرا و فرهنگ آنندراج » آمده است نهاوند از اقلیم چهار است از بلاد جبل است ابن حوقل گوید : نهاوند در جنوب همدان است ، شهری است بر دامنه ی کوه رود ها و بستان ها دارد و میوه اش فراوان ، میوه آن را سبب نیکویی آن به عراق بردند .
در اللباب آمده است : نهاوند شهری است از بلاد جبل ، گویند آن را نوح ( ع ) بنا کرده است و نام آن « نوح آوند » بوده است پس « حاء » را به « ها » بدل کردند .
معجم البلدان : نهاوند شهر معظمی است در سمت قبلی همدان در سه روزه راه ... و آن قدیمی ترین شهری است که در کوه واقع شده و این شهر ماه بصره یعنی در حساب آن دینه ور ماه کوفه یعنی در آن می باشد . و کوه این شهر آب آن را به دو قسم منقسم سازد . قسمتی بسوی نهاوند وقسمتی دیگر به سمت غرب می رود .
بر حسب نظریه ی بعضی از مورخین محلی ( به نظر مرحوم حسن برجیس ) در هنگام طوفان نوح که دوازده هزار سال پیش به وقوع پیوسته و حضرت نوح کشتی تهیه کرد و ما جرای حرکت او بر روی آب ، پس از اینکه مشیت الهی بر فرو نشستن طوفان مقرر شد اولین قسمت خشکی که از زمین نمایانگر شد شهر نهاوند بود و آن را ( نوح آوند ) به معنی تخت و مسند نوح نامیدند که بر اثر گذشت زمان ( ح ) به ( ه ) و به نهاوند تبدیل شد .
نظریه ی دیگر اینکه در قدیم الایام در این شهر ظروف سفالی خوبی ساخته می شد به همین جهت بدان شهر ( نه آوند ) می گفتند . ( نه ) یعنی شهر و ( آوند ) یعنی ظرف . البته به منظور تأیید این نظر می توان از سفال های بدست آمده در این شهر که دارای قدمتی در حدود 3500 الی 4500 سال پیش از میلاد است ، نام برد .
موقعیت و وسعت
شهرستان تاریخی نهاوند در استان همدان ، در کنار دامنه های زیبای رشته کوه زاگرس واقع شده است . این شهرستان را را ، شهر های تویسرکان ، ملایر ، بروجرد ، خرم آباد ، کنگاور در بر گرفته اند . در واقع شهرستان نهاوند را می توان نقطه ی اتصال سه استان غربی کشور ؛ همدان ، لرستان و کرمانشاه تصور نمود . فاصله ی شهر نهاوند از تهران ( از طریق قم ، اراک و ملایر ) 451 کیلومتر و فاصله ی آن تا شهر همدان ، مرکز استان همدان 152 کیلومتر می باشد
موقعیت خاص جغرافیایی شهرستان نهاوند سبب شده است که این شهرستان از سویی مرکز مبادلات و داد و ستد فر آورده های دامی و کشاورزی منطقه باشد و ازسوی دیگر به عنوان نقطه ی اتصالی ، شبکه ی راه های کشور را ( آذربایجان غربی ، کردستان و کرمانشاه ) به شبکه ی راه های مرکزی کشور ( اصفهان ، فارس و استان مرکزی ) پیوند دهد و مرکز رفت و آمد انواع وسایل نقلیه ای باشد که به سوی مقاصد فوق الذکر در حرکت می باشند .
وسعت شهرستان نهاوند 1461 کیلو متر مربع است و در این شهرستان ، دو منطقه ی شهری به نام های نهاوند و فیروزان وجود دارند . ارتفاع نهاوند از سطح دریا 1667 متر است .
زبان
زبان مردم این منطقه بطور کلی دارای دو نوع گویش است اکثرروستاهای اطراف دارای لهجه ی خاصی هستند که شباهت بسیار فراوانی با گویش ( لری ) دارد و خود شهر دارای گویشی است که ریشه ی آن فارسی دری ست و از زبان پهلوی باستان گرفته شده است .
پیل لاغه
یکی از آثار تاریخی است که در جنوب غربی نهاوند واقع شده همچنین یکی از قدیمی ترین راه های ارتباطی شهر با روستاهای جنوب غربی بوده و دارای چشم اندازی زیبا است که همه ساله تعداد زیادی از گردشگران داخلی را به خود جذب می نماید .
سوغات مهم
گز بادامی و پسته ای ، حلوا گردویی ، نقل هلی و کاکائویی ، کلوا ، لواشک ، شیرینی معجونی ( سنل ) که مختص به این شهرستان است با ترکیبی از آرد ، شکر ، هل ، دارچین ، زنجبیل ، روغن و زعفران تهیه می شود .
محصولات کشاورزی
محصولات مهم این منطقه : خیار ، گندم ، جو ، چغندر قند ، پنبه ، ذرت ، آفتابگردان ، گشنیز ، گوجه فرنگی می باشد . سایر محصولات باغی عبارتند از سیب ، هلو ، آلو زرد ، آلبالو ، گیلاس ، گردو ، گلابی ، انگور و آلو قطره طلایی .
مجتمع فرهنگی و هنری امام خمینی ( ارشاد اسلامی )
این مجموعه در زمینی به مساحت 10000 متر مربع با زیر بنای 5400 متر مربع و با داشتن کلاس های متعدد فرهنگی و هنری ، کتابخانه و سالن آمفی تئاتر واقع در بلوار شهید بهشتی ، خیابان دانش در سال 1378 مورد بهره برداری قرار گرفت .
تاریخ و آثار باستانی
همان طوری که قبلا اشاره شد سابقه ی تاریخی این شهر را از زمان طوفان نوح می دانند . پس از ورود قوم آریا به این سرزمین و تشکیل حکومت ماد ها و احداث شهر هگمتانه بدست « دیااکو » ، نهاوند به عنوان یکی از شهر های ایالتی و قرق سلطنتی امپراطور ماد ها بوده است .
آنچه که مسلم است کوه ها و دشتها و بیایان های این شهر شاهد وقایع و حوادث فراوانی بوده است یکی از قدیمی ترین سند های تاریخی که از این شهر بدست آمده و مطلبی راجع به آن اخیراً در یکی از مجلات بنام نبض به چاپ رسیده است ، تکه سفالهایی است که بر روی آن رقص گروهی از مردان و زنان منقش شده است ، می باشد و بنا به نظر باستان شناسان قدمت این سفال ها به 2500 الی 4500 سال قبل از میلاد میرسد.
در ایام سلطه و سیطره چوپانی در زمان حکومت پیش دادیان و کیانیان که دو سلسله ی چوپانی بودند ، نهاوند مرکز فرماندهی آن دو سلسله ی معروف بود و موید آن تپه ی گیان ، کوه خرک سرخلج ، غار ضحاک در دامنه کوه خرک و سولفورهای آمین که در جلو غار مشهود است و مجسمه ضحاک که اخیراً در سرخلج کشف شده می باشد .
نبرد نهاوند
در زمان طلوع خورشید اسلام که مقارن با حکومت ساسانیان در ایران بود اعراب طی دو نبرد جلولا و قادسیه با ایرانیان به نبرد پرداختند آخر الامر در زمان خلیفه ی دوم ، دولتمردان و امرای ارتش اسلام به اتفاق پیروزی بر ایران را ، در سقوط نهاوند دانستند . لذا سپاهی گرد آورده و راهی نهاوند شدند فرمانده سپاه اسلام را در بعضی از ( کتب ) نعمان بن مقرن ( بابا پیره ) و بعضی دیگر ( نعیم بن مقرن ) برادر وی می دانند .
در مورد تاریخ جنگ نهاوند اختلاف است گروهی آن را در سال 21 هجری برابر با 642 م می دانند و گروهی در سال 18 یا 19 هجری برابر با 639 یا 640 م می دانند . ولی اکثر کتاب ها آن را 21 هجری می دانند .
پس از استقرار سپاه اسلام به دستور نعمان ابن مقرن در کوه آردوشان یا اردوشاهان سپاهیان ایران به فرماندهی فیروزان ( ذوالحاجب ) در دژ و قلعه ی معروف نهاوند حالت جنگی تدافعی گرفته و در سنگرها مخفی شده بودند .
این قلعه دارای شانزده راه مخفی به صورت مترو بوده و به وسیله ی جاده بزرگ داریوش که از راه قارلق به مرکز کنگاشوران که در حکم مجلس شورا بوده ( در محل آناهیتا در شهر کیمیا دین یا کنگاور فعلی ) اتصال داشته است .
این قلعه دارای دوازده دروازه بوده تنها اثر باقیمانده از این قلعه تصویری است که یک جهانگرد فرانسوی حدود 150 سال قبل در حال گذشتن از نهاوند نقاشی می کند و هم اکنون در موزه ی لوور پاریس است .

بالاخره نعمان ابن مقرن آتش جنگ را بر افروخت . نعمان در همان روز های اول جنگ کشته شد و فرماندهی سپاه را حذیفه به عهده گرفت . عاقبت الامر مقاومت نیرو های نیرو های ایران در یکی از دروازه ها شکسته شد و قلعه به تصرف سپاه اسلام در آمد . فرمانده سپاه ایران به سوی همدان گریخت که در نیمه راه دستگیر و در همان جا کشته شد همچنین یزدگرد سوم به ری گریخت و سپس به اصفهان و از آن جا به کرمان و بعد به بلخ و مرو رفت و سفیری به چین فرستاده و از فغفور کمک طلبید .
دولت چین به واسطه ی دوری از ایران از انجام تقاضای او امتناع نمود . بعد یزدگرد با خاقان ترکها مذاکره کرد ، در سوء نیت ماهوی مرزبان مرو نسبت به خود مطلع شده ، فرار نمود و در نزدیکی مرو به آسیابانی پناه برد که شب را در آن جا پناه ببرد و او یزدگرد را به طمع لباس فاخر و جواهرش ( ده سال بعد از جنگ نهاوند در سال 31 هجری ) کشت و به روایتی او را در پارس دفن نمودند .
مسجد جامع نهاوند
گویند که محل این مسجد ابتدا آتشکده ای بوده است و به دوران قبل از اسلام بر می گردد . این مسجد در بلندای تپه ای که مشرف بر میدان قیصریه است در ضلع غربی آن واقع شده است . برای ورود به آن باید تعداد پله هایی که از میدان شروع می شود را طی نمود . دارای حیاطی کوچک و شبستانی با چهار ستون قطور چهار ضلعی است که بر فراز آن دو کتیبه کوچک آجری استوار است . 2
در این مسجد کتیبه ی سنگی کوچکی به ابعاد50 ´ 35 سانتی متر مربوط به دوران سلجوقی است در اطراف و بالای آن به خط کوفی تزئینی برجسته ( لا اله الا الله ، محمد رسول الله ) نقر شده است .
چنانکه در افواه عمومی شایع است امام حسن ( ع ) در این مسجد به ایراد خطابه و اقامه نماز و ارشاد و هدایت مردم پرداخته است . در زمان طاهریان جای فعلی شاهزاده محمد قلعه ای بنام قلعه ی آقا طاهر بنا نمودند .
پیشینه ی تاریخی
مورخان بر این عقیده اند که مردمانی که 5500 تا 5700 سال قبل در تپه ی گیان ( کیان ) نهاوند می زیسته اند از جمله اقوام و ساکنان بومی ایران بوده اند که همچون ساکنان تپه های سیلک کاشان و تپه ی حصار دامغان تا آن زمان با اقوام آریایی مهاجر ، امتزاج نیافته اند .
کاوش های کامل نشده در تپه ی گیان در سال 1310 هجری شمسی نشانگر وجود پنج طبقه با خصوصیات متمایز تاریخی در این تپه بوده است : دوره ی هم عصری با تمدن عیلام ( 5700 سال قبل ) دوره ی هم زمان با تمدن شوش ( 5500 سال قبل ) ، دوره ی هم عصر با تمدن جزایر اژه و بالکان ( 4000 تا 4500 سال قبل ) دوره ی آثار بنایی ( 3400 تا 3800 سال قبل ) و بالاخره دوره ی ظهور آهن ( با تاریخ تقریبی 3100 تا 3400 سال قبل ) .
از حفریات تپه ی گیان و دیگر مکان های تاریخی شهرستان نهاوند تا کنون اشیا و ابزار های متعددی بدست آمده است که در موزه های معروف داخلی و خارجی نگهداری می شود .
نام نهاوند را پس از حمله ی اسکندر مقدونی و تأسیس سلسله ی سلوکیان ، در متون تاریخی می توان دید ، زیرا نهاوند یکی از شهر هایی بود که به دست سلوکیان فتح شده است و در آن معابدی یونانی ایجاد کرده و نهاوند را شهر معبد لائودیسه ( Laodicea ) خوانده اند .
در دوران ساسانیان شهر نهاوند مورد توجه بوده و یک مرکز مهم سوق الجیشی محسوب می شده است به طوری که یزدگرد سوم ، آخرین پادشاه ساسانی ، پایتخت خود مداین را ترک کرد و در نهاوند اقامت گزید .
تپه ی گیان
برای اولین بار ( هر تسفلد ) در تپه ی گیان یک نوع سفال منقوشی پیدا کرد که بنا به اظهارات وی نمونه هایی از آن سفال ها را در سال 1936 میلادی نزد عتیقه فروشان همدان دیده است .
لذا چند سال بعد موزه ی « لوور» به پروفسور رومن گیریشمن و ژوژ کنتنو مأموریت می دهد تا کاوشهای وسیع تری را در این تپه به عمل آورند .
کاوشگران تا عمق 19 متری تپه خاکبرداری کردند و به پنج دوره ( طبقه ) از تمدن قدیم بر خوردند که ثابت می کند نهاوند دارای سابقه ی طولانی در حدود 37 قرن قبل از میلاد بوده که ابتدا در آن قومی زندگی می کردند که تمدنی شبیه به تمدن بین النهرین داشته اند و بعد ها بدست اقوام اروپایی و آسیایی از بین می روند و قومی جدید و تمدن درخشان دیگری را بوجود می آورند که شباهتی با تمدن بین النهرین نداشته است . اکنون به شرح نتایجتحقیقاتی انجام شده بر روی تپه ی گیان می پردازیم .
طبقه ی پنجم
قدیمی ترین آن طبقات بوده که بین عمق 19 متر و 50/7 قرار داشت و در آن سفالی با زمینه ی زرد و یا سبز کمرنگ با نقوش سیاه بدست آمد . طرح این نقوش عبارت اند از خطوط هندسی مانند دندانه و خطوط شکسته و مثلث هائی که از یک طرف به هم متصل می باشند و تبر دوسر و صلیب مالت ( صلیبی که چهار بازوی آن مساوی است ) و لوزی و چهار خانه و دوایری که داخل آنها تزئین شده است . بعلاوه روی این سفال موضوع های نباتی نیز نقش شده بود و از چهارده متر به پایین مارها و ردیف مرغان آبی و بزکوهی و پلنگ نیز دیده می شد . سفال منقوش طبقه ی پنجم گیاهان حد فاصل میان سفال ناحیه ی شمال ( سیلک 3 و نواحی جنوب موسیان و طبقه ی اول شوش و تل بکون است ) .
طبقه ی چهارم
از 9 متر تا 5/7 متر بزحمت از بالای طبقه ی پنجم تشخیص داده می شود و مرکب از گورستان وسیعی است که 117 عدد قبر از قبر ها تحت مطالعه قرار گرفته و شامل سفال منقوش زرد رنگی است که خمیر آن خوب پخته شده و گاهی رنگ آن نزدیک به رنگ آجری می شود و نقوش آن سیاه رنگ است . شکل ها و موضوع نقوش آن چندان متنوع نیست .
مهم ترین این ظروف از حیث شکل خمره های دهانه گشاد است که نقش آن روی گردن و شانه ظرف است . این نقوش عبارت است از خطوط افقی دندانه دار و خطوط موج دار که بیشتر روی گردن ظرف است و یک نوار پهن که روی شانه ظرف قرار گرفته شده موضوع نقاشی ها معمولاً پرنده و شانه است . ردیف مرغابی آبی که پهلوی هم قرار گرفته اند و در نقش شباهت به شانه پیدا کرده اند ، گاهی نیز یک عقاب با بال های باز یا مرغان آبی در حال شناور نشان داده شده اند ، در این طبقه فلزات فراوان است ، برنز برای ساختن آبخوری ها و دستبندهای بازو و ، سرنیزه ها و تبر هایی که یک طرف آن بصورت مار پیچ است بکار رفته ، نقره نیز در این طبقه موجود است .
طبقه سوم
از 50/7 تا شش متر و قبر های شماره 83 تا 101 تمدن قبلی مدتی ادامه می یابد و پس از اندکی مدتی رو به زوال می رود . سفال قرمز آجری رنگ با نقش سیاه خصوصاً در ظروف سه پایه شکل و تنگ های شکم دار و پایه دار و فنجان های دسته دار و دیزی ها و هاشور ها و روغن داغ کن ها ادامه می یابد . نقوش منحصر به مثلث ها و هاشور ها و خطوط افقی موج دار می باشد . بین اشیاء برنزی باید خنجر ها و سنجاق های بلند و ظروف برنزی را نام برد .
طبقه ی دوم
از 6 متر تا 4 متر و قبر های 64 تا 82 . شامل آثار ابنیه و ساختمان ها می باشد . سفال منقوش هنوز تحت تأثیر سبک سفال های منقوش دوران پیش از ایرانی است . ظروفی که خمیرشان زرد مایل به خاکستری است و نقوش سیاه دارند و دارای اشکال مختلف است مانند تنگ های شکم دار و پایه دار ، سبد و فنجان دسته دار مزین به نوار های چهار خانه و گل پنج پر با خورشید و غیره .
بنابر این در این نقوش که بصورت مجالس ترتیب داده شده سبک نقش حیوانات مجدداً مرسوم گردیده است ولی علاوه بر این سفال یک نوع ظروف گلی دیگر نیز پیدا شده که از جهاتی با آن اختلاف دارد مانند ظروف مختلف و آبخوری هایی که از حیث جنس خمیر با آنها شبیه است و نقوش آن ها فقط خطوط افقی است که به اشکال مختلف نقش شده است نوع اخیر شباهت به سفال حدود بین النهرین پیدا می کند . در این طبقه فلزات چندان زیادی نیست و بیشتر عبارت است از پیکان ها و دشنه ها و سنجاق های بلند بدون سر یا سر.
طبقه ی اول
از عمق 4 متر به بالا و قبر های 63-1 . سه قشر از آثار دیده می شود .
در قشر اول که از همه قدیمی تر بود آبخوری های بلند قرار داشت که منقوش به خطوط هندسی یا تزئینات دیگر بود مانند مرغابی یا گیاهانی که بصورت مصنوعی در آمده است . این سفال با سفال نوزو در بین النهرین شباهت زیاد دارد .
در قشر وسطی که آن را قشر IB نام نهاده اند سفال بدون نقشی پیدا شده که هیچ شباهتی به سفال قبلی نداشت این سفال سیاه درخشان یا خاکستری سیاه رنگ یا قرمز رنگ است و با سفال گورستان در تپه ی سیلک قابل مقایسه است . در قشر جدید دو قبر پیدا شد و اشیائی که در آن دو قبر بود شباهت به اشیاء قبر های استان لرستان و گورهای سیلک کاشان داشت .
معبد سلوکیان
در زمان سلوکیان این شهر نیز فتح می گردد و آنان مدتی در این شهر اقامت می نمایند .
از جمله آثار بدست آمده از این دوره ، بقایا و آثار مربوط به معبدی از سلوکیان است . مکان دقیق این معبد مشخص نیست اما به دلیل اینکه آثار بدست آمده بیشتر در نواحی تپه ی مرکزی شهر ( دو خواهران ) پیدا شده به احتمال قوی محل آن همان جا بوده است .
در نتیجه خاکبرداری هایی که در سال 1946 م انجام گرفته کتیبه ی بزرگی بر روی یک تخته سنگ مرمر به ابعاد 46 ´ 85 سانتی متر در 32 سطر به خط یونانی 400 مربوط به دوران آنتیوکوس ( آنتیو خوس ) سوم پادشاه سلوکی پیدا شده که بر اساس آن پادشاه اختیاراتی به ملکه و خواهر خود ( لااودیسه ) باشد که تحت عنوان الهه ایزیس فرتونا نشان داده شده است .
علاوه بر کتیبه ی بزرگ دو کتیبه ی کوچک دیگر هم در این محل پیدا شده که یکی از آنها تقریباً سالم و ترجمه ی آن بدین شرح است « مندموس عامل مخصوص شاه به ساتراپی عالی منصوب گردید و به سبب اطاعت محض خود نسبت به شاهان و کارهای برجسته ای که در قلمرو خود برای مردم انجام داده به این افتخار بزرگ نائل آمد . سال 130 سولوکی » .
از دیگر آثار باقیمانده از این معبد تکه سنگ های ( ستون – سر ستون – ته ستون ) فراوانی است که در پاره ای از منازل و جلو در مغازه ها در شهر و اطراف پراکنده آن می باشد از جمله یکی در بازار نهاوند و دوتای دیگر در طبقه زیر زمین پاساژ حاجیان که به عنوان تزئین بکار رفته است .
کتیبه ی بزرگ معبد سلوکی هر چند مربوط به دوران استیلای قوم بیگانه در ایران است اما به علت روشن نمودن قسمتی از تاریخ عقاید مذهبی پادشاهان سلوکی ، که خود را جانشین خدایان و یا در زمره ی خدایان می دانستند و نمایانگر انحطاط اخلاقی و مذهبی در تمدن این دوره که با خود پرستی و غصب مقام الوهیت توأم ( شاهان سلوکی برای اینکه مردم را وادار به پرستش خود نمایند کاهنین مخصوصی از طرف خود به همین منظور انتخاب می نمودند تا با تبلیغ و تعریف از مقام خدایی شاهان ، آنان را برتر و بالاتر از مردم عادی جلوه دهند ) بود ، دارای اهمیت اند .
مفاد کتیبه ی نهاوند خود یکی از همین سنن و رسوم ابداعی پادشاهان سلوکی را معرفی می نماید از جمله عشق و احترام به به خدایانی که در فرمان آنتیوکوس سوم دیده می شود خود روحیه و طرز تفکر پادشاهان را نشان می دهد و با کمی دقت می توان به منظور اصلی آنان در انتخاب کاهنین و کاهنه های معابد شهر ها پی برد .
و اینک به شرح و ترجکه ی این کتیبه ی بزرگ می پردازیم .
ترجکه ی کتیبه ی فوق در سال 1949 میلادی بوسیله ی آقای ( لویی روبرو ) در شماره ی هفتم مجله ی ( هلینکا ) انتشار یافته . به طور کلی کتیبه از دو قسمت متمایز تشکیل می شود . قسمت اول نامه ای است از مندموس ، که او یکی از عمال دوران سلوکی در ناحیه ی مزبور ( نهاوند ) بوده است ، ولی در کتیبه عنوانی برای خود در شهر لااودیسه تعیین نمی کند . ضمناً مندموس فرمان شاه را به اهالی شهر نامبرده ابلاغ و از آنان در خواست می کند که فرمان را روی سنگی نقر نموده و در زیارتگاه یا مهمترین معبد شهر نصب نماید .
قسمت دوم عین فرمان آنتیوکوس سوم به عنوان مندموس است که به خاطر ملکه لااودیسه نگاشته و بنیانگذاری یکی از شعائر مذهبی را به سرپرستی ملکه نامبرده یاد آوری می نماید که ملکه با سمت کاهنه بزرگ می بایست از حقوق مسلم و مزایای مخصوص در کلیه حوزه حکمرانی مندموس برخوردار گردد . بدین معنی که ملکه ( لااودیسه ) بعنوان کاهنه بزرگ شهر لااودیسه انتخاب ، و مندموس ملزم بود که تصمیم شاه را به مرحله ی عمل در آورد و مطالب فرمان را روی سنگی حک نماید .
عروسی درحمام حاج تراب
حمام حاج آقا تراب يكي از بناهاي تاريخي شهرستان نهاوند است كه در سال 1356 در فهرست آثار ملي ثبت شده است. اين حمام با صرف هزينه‌اي بالغ بر 400 ميليون ريال به موزه مردم‌شناسي تبديل شده و در روز جهانگردي افتتاح مي‌شود. بگزارش البرزبه نقل ازمیراث «محمود ياري» مسئول روابط عمومي اداره كل ميراث فرهنگي و گردشگري استان همدان با اعلام خبر تبديل شدن اين حمام به موزه گفت: «با تفكيك دو بخش زنانه و مردانه و تزئين آنها با ماكتهاي مجزا، در بخش مردانه مراسم شستشو به نمايش گذاشته شده و در بخش زنانه مراسم حنابندان يك عروس به تصويركشيده شده است.»
وي افزود: « با افتتاح اين موزه در پنجم مهرماه (روز جهانگردي ) مردم نهاوند و گردشگران غير بومي مي‌توانند بخشهاي مهمي از زندگي مردم پيشين منطقه به همراه آداب و رسوم و لباسهاي محلي را ببينند.» حمام حاج آقا تراب كه در بافت قديمي شهر نهاوند قرار دارد از دو بخش مردانه و زنانه تشكيل شده است. بناي اين ساختمان مربوط به دوران قاجار بوده و يكي از معدود جاذبه هاي تاريخي و قابل بازديد در نهاوند است. تزئينات بين بنا شامل گج بري، كاشي كاري و نقاشي يكي از نبردهاي شاهنامه است. اين حمام علاوه بر دو قسمت ماكتها حمام سرد و گرم، حجره شاه نشين و خزینه نیز دارد .
شيخ ابوالعباس نهاوندي
عارف بزرگ قرن چهارم هجرياحمدبن محمدبن فضل ،معروف به شيخ "ابوالعباس نهاوندي" از برجسته ترين عرفاي جهان اسلام و از بزرگترين مشايخ صوفيه در نيمه دوم قرن چهارم هجري است. او در شهر نهاوند به دنيا آمده و مدتها در اين شهر سكونت داشته است.
وي نخستين گامهاي اساسي را در تعليم و تربيت و سيرو سلوك عرفاني در نهاوند سپري نموده است. شيخ براي تكميل مراحل معنوي به بغداد هجرت كرد. اين شيوه همه بزرگان آن عصر بود كه به مراكز علم و معنويت روي مي آوردند. دو نسل قبل از او جنيد نهاوندي نيز همين مسير را طي كرده بود. عطار نيشابوري او را محتشم روزگار ، كعبه مروت و قبله فتوت خوانده است.
اقامتگاه او به منزله عبادتگاهي معنوي و مدرسه اي علمي و ...... تعالي بخش جانهاي خسته بود و گروه گروه از شهرهاي مختلف بلاد اسلامي براي ديدن او مي آمدند. تاريخ تولد و فات او دقيقاً روشن نيست،چنين به نظر ميرسد كه در دهه هاي اول قرن چهارم در نهاوند متولد شده و در نيمه اول قرن پنجم هجري از دنيا رفته است.
در كتاب نامه دانشوران ناصري ، درباره وفات او چنين آمده است : آن عارف كامل را سال وفات بدست نيامده همين قدر معلوم شد كه مقارن بوده است با اواخر چهارصد هجريه ، شيخ ابوعبدا.. (باباكوهي) با شيخ ابوالعباس نهاوندي مدتي مصاحب بوده بعد از آن به شيراز مراجعت كرد و شيخ ابوعبدا... در سال 442 هجري وفات يافته است.
مرحوم علي اكبر دهخدا، در لغت نامه آورده است : ابوالعباس نهاوندي احمدبن محمد بن فضل ، يكي از اكابر مشايخ صوفيه در نيمه آخر سده چهارم ، معاصر با الطائع لله عباسي و عضد الدوله و فخرالدوله ديلمي است . مولد او نهاوند و منشاء او بغداد است. وي مريد شيخ جعفر خلدي و پيراخي فرج زنجاني و شيخ عمو است.
شيخ از نظر شغلي نيز مدتي كلاه دوزي ميكرده و از دسترنج خود به مستمندان انفاق مي نموده است . برخي از جملات و عبارتهاي معنوي شيخ ، نشانه ا ي از مراتب بالاي او در سير و سلوك عرفاني است و با اين كلمات عارفانه ، گوشه ا ي از دريافتهاي مشهودي اشراقي نشان ميدهد .
قال ابوالعباس النهاوندي ، نهايه الفقر بدايه التصوف ، پايان فقر آغاز تصوف است. مقصود از فقر در عرفان و تصوف ،معناي لغو و ظاهري آن نيست. بلكه در عرفان و تصوف اصطلاحات و عباراتي ويژه ديده ميشود كه داراي رمز و اشارت و معاني باطني و اشراقي هستند.
از جمله اين اصطلاحات "فقر" است. عرفا از فقر معني ديگري را منظور دارند. فناي نفس سلب انانيت و سقوط از هستي موهوم را عرفا "فقر" ميدانند. فقير از نظر عارف كسي است كه به كمال مطلوب نائل گشته و از .... در وجود او اثر نباشد و به مقام شامخ سلم نفس رسيده باشد.
فقر در حقيقت كنايه از مرحله تخليه و ... نيز هست. به نظر شيخ در ابتداي سير و سلوك عارفانه ، هر سالگي بايد خود را از صفات رذيله ، دلبستگيهاي ناصواب رها كند و اين گونه پيرايه ها را از خود بزدايد. تا به مرحله خلوص و پاكي برسد . فقير يعني سالگي كه در مقابل عظمت حق تعالي خود را گدا و بي چيز مييابد و آمادگي دارد تا هر سخني و رنجي را در راه حق تحمل كنند.
در عرفان نظري "فقر" به اين معناست كه سالك ، خود و همه موجودات هستي را عين تعلق و وابستگي به حق بداند همچنين خداوند را وجود مستقل و ديگر موجودات را سايه ا ي ازآن وجود حقيقي تلقي كند.
شيخ ميگويد با خداي تعالي بسيار نشيند و با خلق اندك ، شيخ در تعاليم خود سالك را انذار ميدهد كه خود را به دنيا و خلق دنيا مشغول نسازد. سالك بايد رازدار باشد، حالات و مراتب معنوي خود را بازگو نكند بلكه ، حق ارتباطي مخفي پيدا كند تا راه براي وصول به مراحل بالاتر هموار شود
نقل است كه وي در اوايل حال ،از وجه كلاه دوزي معيشت نموده هر روز كلاهي دوختي و دو درهم فروختي يكي را انفاق نموده و يكي را به نان دادن و با يكي از فقرا صرف نمودي و بر همين حال روزگار خود را مي گذرانيد . شيخ را مريدي بود .
روزي بدو گفت ه ديناري زكات بر زمه من بود حاضر كرده ، بگوئيد كه را دهم ؟ گفت : به هر فقيري كه امروز برخوردي بده. مريد در عرض راه نابينايي را ديده و دينار زر به او داد. روز ديگر از همان مكان عبور كرد. نابينا را ديد نشسته و براي رفيق خود حكايت ميكند كه ديروز كسي دينار زر به من داد . به خرابات رفتم و با فلان مطرب شراب خوردم . مريد شيخ چون اين بشنيد حالش متغير شد به نزد شيخ رفته قبل از آنكه حرفي بزند، شيخ به او گفت ، بگير يك درهم را و به هر كه نخست نزد تو آمد بده به او .
دينار زر را گرفت و رفت به جاي خلوتي رسيد، شخص علوي مرغي مرده از جيب درآورد به دور انداخت. پيش رفته و بدان مرد علوي گفت : راست گوي كه اين چه حالت است؟ گفت گرسنگي من و عيال به حدي رسيده بود كه در ما هيچ طاقت باقي نمانده بود و بر من ...... بسيار سخت بود.
گذارم به خرابه افتاد. اين مرغ مرده را در خرابه يافتم و به حكم ضرورت برداشتم. چون اين درهم به من دادي آن مرغ بيفكندم كه شايد درمانده تر از من او را بردارد. آن مريد در عجب بماند و به نزد شيخ آمد، اين حكايت، مريد را نصيحت ميكند كه از طريق نيكو و حلال بايد سود حاصل كرد، و اجتناب از حرام .
آیت الله شهید علی قدوسی
شهید علی قدوسی در پنجم رجب سال 1306 هجری شمسی در نهاوند و در یک خانواده روحانی تولد یافت . پدر ایشان مرحوم آیت الله ملا احمد قدوسی ( آخوند ) از علمای معروف زمان خود بود و به علم و تقوا شهرت خاصی داشت . تحصیلات خود را در نجف اشرف گذرانیده بود و پس از آخرین بهره ها از محضر درس مرحوم آیت الله میرزا محمد حسین شیرازی و مرحوم آیت الله میرزا حبیب الله رشتی و مرحوم آیت الله آخوند ملا کاظم خراسانی با مقام اجتهاد به نهاوند مراجعت و مرجعیت عام داشتند و مرحوم آخوند ملا احمد خود فرزند آخوند ملا محمد حسین که وی از علمای نهاوند و از افراد با فضیلت و تقوا بود . عموی ایشان مرحوم آخوند ملا علی اکبر می باشد که از عارفان برجسته بوده و مردم او را به عنوان صاحب کرامات می شناختند .
شهید قدوسی آخرین فرزند این خانواده بود که نبوغ و استعداد وی از همان کودکی مشهور بود ، وی تحصیلات ابتدایی و اول متوسطه را در نهاوند گذراند و چون در آن زمان در نهاوند مدارس بالاتر نبود از پدرش می خواهد که برای ادامه تحصیلات به دیگر شهرستانها برود . ولی پیشنهاد ایشان با مخالفت پدرش روبرو می شود و پیشنهاد می دهند ، برای ادامه تحصیل به قم برود و به فراگرفتن دروس اسلامی بپردازد . شهید قدوسی ابتدا به این پیشنهاد تمایل چندانی نشان نمی دهد ، تا اینکه جریانی پیش می آید و تصمیمش عوض می شود و راهی قم می گردد.
حجت الاسلام آقا میرزا ابراهیم زمانی
وی فرزند آقا میرزا بابای نهاوندی می باشند ، در سال 1341 هجری قمری جهت تحصیل علوم دینی به قم هجرت کردند و نزد علمای بزرگواری همچون آقا شیخ فاضل و آیت الله حجت و آیت الله قمی کسب فیض نمودند .
حجت الاسلام حاج میرزا اسد الله زمانیان
ایشان فرزند آقا محمد حسین میرزای نهاوندی می باشند ، وی از محضر بزرگانی همچون آقا نجفی و ادیب تهرانی تحصیل علم نمودند .